Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آنا»
2024-05-02@17:12:01 GMT

از حکایت تلخ ننه سرما تا داستان مهر؛ دشمن شب و سرما

تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۵۷۱۱۵

از حکایت تلخ ننه سرما تا داستان مهر؛ دشمن شب و سرما

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری آنا، این سنت را همگان به یاد دارند که در شب یلدا کنار یکدیگر جمع شوند و به خوشی بگذرانند.

یک کرسی گرم در بلندترین شب سال آماده بود تا همه را دور هم جمع کند و بزرگان شروع کنند برای بچه‌ها قصه بگویند و شاد باشند. فال حافظ بگیرند و خوراکی و شام میل کنند.

** اما چه قصه‌هایی در این شب مرسوم بوده و هست؟

در ادامه برخی از آن‌ها را برای شما ذکر می‌کنیم تا شاید اگر شنیده‌اید برایتان خاطره‌ای شیرین را مرور کند و اگر نشنیده‌اید شاید بخواهید آن را امسال شما تعریف کنید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

** قصه ننه سرما

از اصیل‌ترین قصه‌های شب یلدا آن است که ننه سرما که هرسال با خود سرما را می‌آورد، یکی از فرزندان خود را که نامش چله کوچکه است را نجات می‌دهد و بعد نیز شبی مصادف با پایان پاییز به خانه می‌رود، چای دم می‌کند و منتظر عمو نوروز می‌ماند تا با خود بهار و سبزی آورد. اما خیلی نمی‌گذرد که ننه سرما خوابش می‌برد و ۹ ماه در خواب می‌ماند که این موضوع سبب می‌شود ننه سرما و عمو نوروز هیچگاه ملاقاتی نداشته باشند.

اما این داستان زیبا و شاید هیجان انگیز چطور شروع می‌شود و پیش می‌رود؟

روزی روزگاری، ننه سرما بانوی زمستان، به همراه هوای سرد به شهر ما آمد. ننه سرما آنقدر پیر بود که انگار روی تمام موهایش برف نشسته بود.

ننه سرما در آسمان زندگی می‌کرد و دو پسر داشت که سرما را با خود می‌آوردند. یکی از آن‌ها چله کوچک و دیگری چله بزرگ بود. چله بزرگ مرد مهربانی بود که از روز اول زمستان، برای ۴۰ روز بر زمین حکمفرمایی می‌کرد؛ اما بعد از این که حکم فرمایی چله بزرگه تمام می‌شد، پسر دوم ننه سرما یعنی چله کوچیکه حکمرانی خود را بر جهان شروع می‌کند. او برعکس برادر مهربانش، بدجنس و سرد بود و با خود، برف، یخ و هوای بسیار سردی را می‌آورد.

با این وجود، زمان فرمانروایی او کوتاه بود و تنها ۲۰ روز طول می‌کشید. با اینکه برادر بزرگتر به او می‌گفت که با دنیا مهربان باشد و اینقدر هوا را سرد نکند، ولی گوش چله کوچک بدهکار نبود. بالاخره، یک روز حاکم دیگری آمد و چله کوچک را در یک کوه یخی زندانی کرد. ننه سرما خیلی غمگین شد.

او به آن کوه رفت و با نفس‌های گرمش برف و یخ کوه را آب کرد تا پسرش را آزاد کند. او سرانجام در نبرد پیروز شد و توانست با آب کردن برف ها، پسرش را یعنی چله کوچک را نجات دهد.

ننه سرما خوشحال و با آرامش تمام شروع به تمیز کردن خانه کرد تا همه چیز برای آمدن عمو نوروز آماده باشد. همان کسی که پیام آور بهار و سال نو است…

در اولین روز بهار، ننه سرما لباسی نو پوشید، موهایش را شانه کرد و منتظر ماند تا عمو نوروز از راه برسد؛ اما همان طور که منتظر بود، خوابش برد و در همین زمان بود که عمو نوروز رسید.

کمی چای نوشید و شیرینی خورد؛ بعد از آن برای ننه سرما چند شاخه گل در خانه گذاشت و رفت. وقتی ننه سرما بیدار شد، فهمید که دیدار با عمو نوروز را از دست داده است و تا سال دیگر او را نمی‌بیند.

بعضی می‌گویند که این دو گاهی یکدیگر را دیدار می‌کنند و در این زمان، طوفان رخ می‌دهد.

** داستان مهر؛ دشمن شب و سرما زاده شب یلدا

جهان تاریک بود. شبی سرد و طولانی و بی‌انتها. درون غاری در دل کوه‌های البرز، در ظلمات مطلق، پسری به دنیا می‌آید که آن را با نام‌های مهر یا میترا می‌شناسیم. اسطوره‌ای کهن و یکی از قصه‌های قدیمی بشر.

می‌گویند او از آناهیتا زاده شد که او را ایزدبانوی باروری شناخته شده است. یعنی این زن که به گفته باستان‌شناسان، در صحنه تاج‌ستانی شاه ساسانی از مهر، پشت سرش ایستاده. زایش میترا، روایات گوناگونی دارد؛ بعضی او را زاده از سنگ می‌دانند و عده‌ای نیز او را برآمده از گل نیلوفر، همان نقش معروفی که به دفعات در نقش‌برجسته‌های هخامنشی دیده می‌شود. مثلا اینجا در دست داریوش هخامنشی که بر تخت سلطنت نشسته.

پژوهشگران، گرچه برای تولد مهر روایات متعددی گفته‌اند، ولی در یک چیز هم‌عقیده‌اند؛ اینکه مهر در نخستین شب زمستان به دنیا آمد. همان شبی که آن را شب یلدا می‌نامیم؛ طولانی‌ترین شب سال.

مهر، دشمن شب و سرما بود. دشمن اهریمن تاریک. او زاده زمستان بود، اما به هرکجای زمین که پا می‌گذاشت، آن‌جا را روشن و گرم می‌کرد تا زمستان به سوی بهار برود.
 مهر، به جوانی رسید، دستور داد تا گاوی را قربانی کنند تا طبق باور قدما، خونش به شکوفایی و آفرینش زمین کمک کند و نیرو‌های شر و اهریمن را براند.
 
گاو تنومند، از دست مهر گریخت، اما کلاغ و سگ جایش را به مهر نشان دادند و مهر یا با نام دیگر میترا، گاو را به غار خود برده و با دشنه‌ای گلوی او را برید. خون این گاو باعث بارور شدن زمین و برآمدن گندم و رویش درختان شد، اما اهریمن هم بیکار ننشست. او زمین را تاریک و بی‌بار می‌خواست، پس به فرمان او مار و عقرب و مورچه، خون گاو را مکیدند تا به زمین نریزد. آن‌ها نطفه گاو را آلوده کردند، اما مهر دوباره خون را بر زمین جاری و نطفه را پاک کرد تا از آن نخستین انسان‌ها به دنیا بیایند؛ یعنی مشی و مشیانه.

مهر از لحظه تولد خود با اهریمن نبرد می‌کرد. نبردی بین روشنایی و تاریکی؛ سرمای بی‌حاصلی و گرمای رویش. اهریمن، مسبب خشکسالی و بلایای طبیعی است و مهر، بانی عشق و زندگی و باروری. مهر هر آنچه آموختنی بوده، از ساختن خانه و به بار آوردن محصول و چرای دام، به آدمیان آموخت و در شب یلدایی دیگر، گاوی دیگر قربانی کرد و پس از ضیافت شامی با همراهان، با ارابه‌ای چهارچرخ به آسمان رفت. شاید خود خورشید می‌شود و شاید خورشید از او نور می‌گیرد. هرچه هست، پس از شب یلدا، روز‌ها بلندتر می‌شود و شب‌ها کوتاه‌تر.
 
این اسطوره کهن، امروز تنها قصه‌ای است از اجداد قدیمی ما. قصه‌ای که از آن می‌توان ترس به سرمای زمستان و خشکسالی و بلایای طبیعی را دید و امید به زدودن سختی‌های زندگی و به بار نشستن محصول زحمات. شب یلدا قرن‌ها پیش جشنی برای تولد مهر بوده تا در بهار، به بار نشستن تلاشش را شادمانی کنند. امروز هم این شب، هنوز و همچنان، شب مهر است و دورهم‌نشینی؛ و امید برای زندگی بهتر.

بیشتر بخوانید: چرا برخی تنقلات شب یلدا باید در این شب طولانی مصرف شوند؟  چرا شب یلدا را جشن می‌گیریم؟ شب یلدا در شهرهای مختلف ایران علت شب چله‌ای بردن چیست؟ / رسم و رسوم تازه عروس دامادها در شب یلدا

 

انتهای پیام/

منبع: آنا

کلیدواژه: شب یلدا عمو نوروز چله کوچک ننه سرما شب یلدا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۵۷۱۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کتاب صوتی «داستان‌های پارسی» در یونان منتشر شد

به گزارش خبرگزاری مهر، نسخه صوتی کتاب «داستان‌های پارسی» به‌تازگی توسط رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در یونان و انتشارات تاکسیدفتیس و سامانه صدای کتاب (bookvoice) در یونان منتشر شده است.

«داستان‌های پارسی» شامل ۹ داستان اصیل و فولکلور ایرانی برای رده سنی ۵ تا ۱۱ سال است در جولای ۲۰۲۰ (تیر ۱۳۹۹) توسط انتشارات تاکسیدفتیس به زبان یونانی منتشر شد.

این کتاب که مقدمه‌ای از میخالیس مراکلیس، شخصیت نام آشنای حوزه داستانشناسی یونان را نیز در خود دارد، ضمن سادگی مفاهیم غنی فرهنگ و هنر ایرانی را به کودکان این کشور بیان می‌کند.

نسخه صوتی کتاب مذکور با صدا و روایت هنرپیشه نام آشنای یونانی پانایوتیس بویوریس، بازیگر سینما و تلویزیون یونان و از بازیگران خارجی سریال سلمان فارسی در سامانه شناخته شده کتاب‌های گویا در یونان منتشر و از ابتدای اردیبهشت ۱۴۰۳ در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

نسخه صوتی این کتاب در یک ساعت و دو دقیقه تهیه و در استودیوی حرفه‌ای ضبط و تدوین شده است. علاقه‌مندان به فرهنگ و ادبیات ایران و کودکان و نوجوانان یونانی می‌توانند نسخه صوتی داستان‌های پارسی را بارگیری کرده و به این گنجینه ارزشمند ادبی دسترسی پیدا کنند و کودکانشان با ادبیات غنی ایرانی اسلامی آشنا شوند.

سامانه صدای کتاب (bookvoice) به عنوان معتبرترین مرجع کتاب‌های صوتی در یونان، با همکاری هنرمندان برجسته این کشور، همواره در تلاش است تا تجربه‌ای شنیدنی و لذت‌بخش را برای مخاطبان خود رقم زند. این سامانه دارای یک سایت رسمی و برنامه‌های کاربردی برای سیستم عامل اندروید و iOS است.

کد خبر 6094349 الناز رحمت نژاد

دیگر خبرها

  • داستان نامگذاری خلیج فارس + فیلم
  • کتاب صوتی «داستان‌های پارسی» در یونان منتشر شد
  • حکایت تسنیم از دانش‌آموزانی که رنج علم دارند + فیلم
  • داستان حذف معافیت مالیاتی باشگاه‌های ورزشی
  • انسان چه زمانی برای اولین بار سرما خورد؟
  • زنان سرما را بیش‌تر از مردان تحمل می‌کنند
  • بازگشایی گردنه پیچ‌بن در الموت+ فیلم
  • نتایج جالب یک پژوهش علمی؛ زنان سرما را بیش‌تر از مردان تحمل می‌کنند؟
  • نقد فیلم مست عشق / شکستی مفتضحانه برای حسن فتحی
  • نوجوان سمنانی به بخش داستانِ باشگاه ادبی «قاف» راه یافت